پارسا جـ❤ـونم ، نفسـم ، عشقـمپارسا جـ❤ـونم ، نفسـم ، عشقـم، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره

ღஜღ پارسا کوچولوی مـــــــا ღஜღ

تقدیم به کسی زندگیمو زیبا کرد ( 5 سالگی زندگی مشترک)

از جنس کدام نور بودی ستاره ی من؟ که جسارت با تو بودن در من جنبید؟ ومن چه عاشقانه به رویت لبخند زدم و تو چه مهربانانه لبخندم را پاسخ گفتی... و این شد... عاشقانه ی آرام من و تو ... امروز 23 تیر ماه، 5 ساله که از آغاز زندگی مشترکمون میگذره. در این 5 سالی که در کنار همیم، روزها و روزها گذشت، چه تلخ چه شیرین خدار و شاکرم که در تلخیها کنارم بودی و شادیها رو به کامم شیرینتر کردی. آرزو می کنم در لحظه لحظه زندگی مشترکمون   در کنار فرزندمون عاشقانه و صادقانه به پیوندی که بسته ایم تا ابد وفادار باشیم. عزیز لحظه های بیقراریم سالروز عهد وپیمان جاویدمان مبا...
23 تير 1392

زندگی به شیرینی پارسا(2 سال و نیمگی)

پسرم، كوچولوی نازپروردۀ مادر! دو سال و نیمه شدنت مبارک چرا همیشه لبخندهایت از نوشته های من زیباتر است؟؟؟ دو سال و نیم گذشت. دو سال و شش ماه از اولین لمس گرمای عشق تو ، از اولین تلاقی نگاه من و تو ، از اولین در آغوش گرفتنت ، از اولین طنین صدای گریه ات ، گریه ای که با شنیدنش من هم به گریه افتادم. پسرکم ؛ عشقم ، آرامم ، دو سال و شش ماه است که با همیم کنار همیم ، من با تو نفس میکشم ، می بالم و هر روز عاشق تر میشوم. مایۀ آرامشم ، عشق به تو آنقدر در ذره ذره وجودم ریشه دوانده که هر لحظه دوریت کلافه ام میکند ؛ دقیقه هایی که در کنارت نیستم ذهنم و قلبم مالامال از تو و بودن با تو است. ...
15 تير 1392

14 مردادی که گلبارونه...

تـــو ملــودے کــدام تــرانــه ے عـــاشقــانــه اے کــه تمـــامــ اشتیـــاقــمــ ، بـــر وزن نگـــاهتـــ شعـــر مـے شــود امروز ١٤ مرداد ماه واسمون یه روز خیلی قشنگ و به یاد موندنیه چون هم روز تولد بابا مسعوده، هم نوزدهمین ماهگرد پارسا جونه و این دوتا مناسبت مقارن شده با ولادت امام حسن(ع). پس قدرشو میدونیم واین روز رو باهم جشن میگیریم.  همسرم: 32 سال پیش قدم های مهربونتو بر زمین گذاشتی ، اون موقع من هنوز نبودم و تو رو ندیده بودم. هنوز خبر نداشتم که خداوند چی کار کرده برام. خدایا ممنونتم شکرت ...
14 مرداد 1391

روزهای به یاد ماندنی ما (چهارمین سالروز ازدواج)

  زندگی شبیه شعریست ! قافیه هایش با من ! " تو " فقط همیشه ردیف باش ! همسرم: امروز23 تیر ماه  درست 4 ساله که از آغاز زندگی مشترکمون که با عشق آغازش کردیم میگذره... ٤ سال شریک لحظه های ناب نفسهات شدم ودرهمۀ لحظه ها خوشی و سختی در کنار هم بودیم...  زندگیمون ورق خورد و خدا منت رو بر ما تموم کرد و ما رو لایق پدر ومادرشدن دونست... و من خوشحالم که یک سال دیگه بر عمر زندگی مشترکمون افزوده شد... امید که تا آخرین لحظۀ نفسهایم بوی نفسهایت امید زندگیم باشد ... ومردانگی هایت چراغ راه زندگیم ... وپدرانه هایت چون کوهی محکم پشت و پناه پسرم... ...
23 تير 1391
1